Monday, March 27, 2017

روز جهانی آگاهی از اوتیسم

دوم آپریل، روز جهانی آگاهی از اوتیسم است و دیروز فیلم Life, animated به کارگردانی راجر راس ویلیامز را دیدم راجع به زندگی Owen Suskind، پسر جوانی که از سه سالگی به اوتیسم مبتلا می شود، نمی تواند صحبت کند ولی به کمک انیمیشن های دیزنی موفق به صحبت کردن و برقراری ارتباط با اعضای خانواده اش می شود. او موفق می شود تمام دیالوگ های انیمیشن های دیزنی را حفظ کند و شخصیت های Sidekicks را نقاشی کند. این فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم مستند در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار بود.
این فیلم براساس کتابی ساخته شده که Ron Suskind پدر Owen، براساس دو دهه زندگی او نوشته است. Ron Suskind، روزنامه نگار برنده جایزه پولیتزر در سال 1995 به خاطر کتابش A Hope in the Unseen می باشد. دیگر کتاب های او عبارتند از:
The Price of Loyalty, The One Percent Doctrine, The Way of the World, Confidence Men, Life, Animated: A Story of Sidekicks, Heroes, and Autism
فیلم Life, animated بهترین فیلمی بود که راجع به اوتیسم دیدم. دو فیلم خوب دیگر که می توانم راجع به اوتیسم معرفی کنم، عبارتند از: Autism in Love راجع به چهار فرد بزرگسال است که به دنبال برقراری روابط عاشقانه هستند و The Black Balloon راجع به کشمکشهای درونی و عاطفی یک برادر با برادر دیگرش مبتلا به اوتیسم، می باشد.


Thursday, March 9, 2017

خشونت علیه زنان از نگاه کارتون

تصویر بیانگر هزاران کلمه است. در این پست کارتون هایی راجع به خشونت علیه زنان در افغانستان، خاورمیانه و جهان از 
کارتونیست های مختلف می بینید

نابودی

Moro- کارتونیست کوبایی


حجاب اجباری

مهدی امینی- کاریکاتوریست از افغانستان

Dario Castillejos- کارتونیست مکزیکی
 
Ares- کارتونیست کوبایی


سنگسار

شهید عتیق الله- کاریکاتوریست از افغانستان



سلیمان ادریسی- کاریکاتوریست از افغانستان


ازدواج کودکان

Rafat Alkhateeb - کارتونیست اردنی
 

ختنه زنان

Doaa Eladl- کارتونیست مصری

سندرم استکهلم

Ramses Morales Izquierdo- کارتونیست کوبایی

کودک سرباز

rodrigo- کارتونیست پرتغالی

منبع
http://www.cartoonmovement.com

Tuesday, March 7, 2017

فارنهایت 451

"Where books are burned, in the end people will be burned". Heinrich Heine, 1821 German Poet

اشاره: اگر هنوز رمان/ فیلم فارنهایت 451 را نخوانده/تماشا نکرده اید، صحنه هایی از رمان/ فیلم در این متن لو رفته است

آخر هفته رمان علمی- تخیلی فارنهایت 451 به قلم "ری بردبری" را خواندم و امروز عصر فیلمش را به کارگردانی فرانسوا تروفو تماشا کردم. کتاب راجع به سانسور حکومتی و کتاب سوزی است. ری بردبری ایده نوشتن کتابش را از کتاب سوزی در دوران هیتلر و سوزاندن کتابخانه های اسکندریه گرفته است. او می گوید: اگر  در اسکندریه این اتفاق افتاده بود، اگر در برلین اتفاق افتاده بود، می توانست هر جای دیگری هم در آینده اتفاق بیفتد. 





451 درجه فارنهایت، دمای است که کاغذ در آن شروع به سوختن می کند. کتاب ها در رمان/فیلم در جامعه دشمن شادی مردم تلقی شده و داشتن کتاب جرم پنداشته می شود. آتش نشان ها موظف هستند افراد دارای کتاب را دستگیر و کتاب های آن ها را در ملاعام بسوزانند. رمان/فیلم راجع به آتش نشانی به نام گای مونتاگ است که هیچ کدام از کتاب هایی را که می سوزاند، نخوانده است تا اینکه با دختری به نام کلاریس ملاقات می کند. کلاریس از او می پرسد: آیا او تا به حال هیچ یک از کتاب هایی را که سوزانده، تا به حال خوانده یا نه؟ سپس روزی که مونتاگ و همکارانش به خانه پیرزنی می روند تا کتاب هایش را بسوزانند، پیرزن خانه اش را ترک نمی کند و تصمیم می گیرد با کتاب هایش بسوزد. زن جمله ای از لاتیمر که به همراه نیکلاس ریدلی به دلیل حمایت از جین گری سوزانده شد، به زبان می آورد: "امروز به لطف خدا چنان شمعی برافروزم که شعله اش هرگز به خاموشی نگراید".




هنگامی که مونتاگ به خانه برمی گردد، با همسرش لیندا راجع به قضیه صحبت می کند. بخشی از دیالوگ آن دو:

-          باید یه چیزی تو کتابا باشه که یه زنو تو خونه آتیش گرفته نگه داره؛ باید یه چیزی باشه. آدم جونشو بالای چیز الکی نمی ده.
-          زن یه جورایی احمق بوده!
-          مثل من و تو عقلش سر جاش بود- شایدم بیشتر از ما- و ما سوزوندیمش. تمام شب سعی کردم اینا رو از سرم بیرون بریزم. شاید یه عمر طول بکشه یه نفر یکی از فکراشو بیاره رو کاغذ، دنیا و زندگی رو خوب نگاه کنه و بعد، بعد نوبت منه که دو دقیقه ای همه چیو نیست و نابود کنم.
-          دست از سرم بردار.
-          دست از سرت بردارم! به همین راحتی، اما چطوری دست از سر خودم بردارم؟ نباید به همین راحتی همه چیو فراموش کنیم.

کتاب سوزی، اقدام به نابودی یک یا چندین نسخه از کتاب به وسیله آتش در ملا عام و با انگیزه های سیاسی، دینی و اخلاقی است. خمیر کردن و رنده کردن کتاب ها نیز از دیگر اشکال نابودی کتاب ها در عصر حاضر است. چندی پیش جی کی رولینگ- نویسنده مجموعه کتاب های هری پاتر- از ترامپ به دلیل ممنوعیت سفر مسلمانان هفت کشور به امریکا انتقاد کرد و عده ای او را تهدید کردند که کتاب هایش را آتش می زنند. در اواخر دهه 1990 و کمی پس از چاپ نخستین کتاب از مجموعه هری پاتر، نگرانی هایی در مورد جادو و قدرت های ماوراءالطبیعه و تضاد آنها با آموزه های انجیل به وجود آمد. در دسامبر 2011 یک گروه مذهبی به دلیل شیطانی خواندن کتاب های هری پاتر، تعدادی از آن ها را در نیو مکزیکو سوزاندند و یک واعظ مذهبی در شمال شرقی امریکا، طی مراسمی نسخه های کتاب "هری پاتر و تالار اسرار" را ریز ریز کرد.


در افغانستان، فرخنده ملکزاده به اتهام سوزاندن قرآن در شاه دوشمشیره در تاریخ 28 حوت 1393 پس از حمله صدها تن مرد خشمگین کشته و جسدش در بستر خشک دریای کابل سوزانده شد. در 3 جوزا 1388 تعدادی از کتاب های افغانی که تازه در ایران چاپ شده بودند در مرز نیمرز توقیف و به امر وزارت فرهنگ به دریای هیرمند ریخته شدند. والی نیمروز در توجیه این واقعه به خبرنگار اسوشیتد پرس گفت: "این کتاب ها از مرمی طالبان هم خطرناک تر بودند". در زمان حکومت نادرخان، سراج التواریخ- مهم ترین کتاب تاریخی افغانستان- به قلم فیض محمد کاتب ممنوع شد. همچنین در دوره کمونیستی، کتاب های اسلامی ممنوع بود و در دوره مجاهدین "کتاب های سرخ" ممنوع شد. در اولین روزهای ورود مجاهدین به کابل، چندین کتابخانه عمومی به غارت رفت و چندین بار مراسم کتاب سوزی برگزار شد، از جمله در "انجمن نویسندگان"، که در آن "کتاب های ضاله" را نابود می کردند. در زمان طالبان دشمنی با کتاب تا حدی زیاد شد که مردم از شدت ترس، کتابخانه های شخصی شان را در زمین گور کردند.


War On Knowledge by Doaa Eladl



در رمان/ فیلم فارنهایت 451، مردم از ترس آتش نشان ها کتاب هایشان را میان توستر، لوستر، سبد لباس ها و بین لباس ها، جیب های لباس نوزادان، کف اتاق، داخل تلویزیون های ساختگی، داخل مبلمان، قوطی سیگار، قوطی شکلات، وسایل استوانه مانند مثل کوزه، گلدان و فلاسک چای، پشت قاب عکس و جعبه ساعت جاسازی می کردند. حتی عده ای مثل زنی که خودش را سوزاند در زیر شیروانی خانه اش کتابخانه ای پنهانی ساخته بود.  
صحنه ای از کتاب سوزی نازی ها در فیلم کتاب دزد (2014) نیز به تصویر درآمده است.


نازی ها شب 10 ماه می 1933 مراسم کتاب سوزی را در محوطه ببل پلاتز شهر برلین آغاز کردند. به گزارش دویچه، الان میدان ببل پلاتز میزبان یک کتابخانه در هوای آزاد با بیش از 30 هزار کتاب راجع به تنوع و گوناگونی است