Tuesday, July 5, 2022

از صلصال و شمامه تا الهه رحمت کوان ین

 یادداشت: این متن را قبلا در تاریخ 17 جولای 2019 نوشته و در تلگرام منتشر کرده بودم که به مناسبت 7 جولای روز شهر میراث جهانی جورج تاون آن را کمی آپدیت و در اینجا منتشر می کنم.

راننده چینی، نقشه اماکن توریستی پیننگ را به دستم می دهد و می گوید: معبد کک لوک سی، بزرگترین معبد بوداییان در آسیاست که در سه کیلومتری پیننگ هیل قرار دارد. بعد از پیننگ هیل، می توانی با گرب (تاکسی سرویس مشهور در جنوب شرق آسیا مشابه اوبر) به معبد بروی. فقط ۱۰ دقیقه راه است. یادم می آید معبد چان سی شو یوئن در چاینا تاون کوالالامپور نیز ساعت ۵ بسته می شود و از راننده می پرسم: معبد چه ساعتی می بندد؟ می گوید: ساعت ۵ عصر. با دلخوری می گویم: بدی معابد بودایی، همین زود بسته شدنشان است. انتظار داشتم حداقل معبد کک لوک سی، جورج تاون را به شهر شب زنده دار پیننگ تبدیل کند.

ساعت ۳:۱۵ بعدازظهر، راننده داخل معبد پیاده ام می کند. به سرعت نگاهی به معبد می اندازم تا منظور راننده را از سه طبقه بودن معبد بفهمم. در ذهنم معبد را مثل یک آپارتمان سه طبقه تصور کرده بودم در حالی که وقتی به معبد رسیدم، متوجه شدم هر طبقه با باغ های گل و فروشگاه های سوغاتی فروشی از طبقات دیگر جدا شده است.


وارد اولین معبد که می شوم، نقاشی های روی سقف معبد توجهم را به سوی خود جلب می کند. اماکن مذهبی مثل معابد، کلیساها و مساجد را به خاطر نقاشی های روی سقفشان دوست دارم. حوصله هنرمندان برای نقاشی روی سقف، ستودنی است.

در گوشه ای از معبد، درخت آرزوها وجود دارد که عبادت کنندگان با خرید یک روبان آرزو، روبان هایشان را به درخت می بندند. با دیدن این دست بندها یاد دست بندها و پارچه های سبزی افتادم که خادمان زیارت سخی در کارته سخی کابل در زیارت تبرک کرده و به زایران می فروختند. تفاوت این روبان ها با آن دست بندها، در آرزوهایی بود که روی هر روبان نوشته شده بود.



نقاشی های روی پشت بام معبد هم زیباست ولی متاسفانه راه پله برای رفتن به پشت بام معبد وجود ندارد. در گوشه گوشه معبد، مجسمه های بودا و گل نیلوفر زیبایی خاصی به معبد بخشیده اند.



زیبایی های معبد کک لوک سی قابل وصف نیست، باغ های گل، حوض های ماهی و مجسمه های بودا در اطراف آن زیبایی خاصی به معبد بخشیده است. کک لوک در یکی از زبان های چینی به معنی "لذت عالی" است و به "معبد بهشت" نیز ترجمه شده است.




برای دیدار الهه رحمت، باید سوار آسانسور شیب دار شوم که قیمت تکت آن ۳ رینگیت است. قیمت تکت ها در واقع صرف بازسازی معبد می شود. از آسانسور که خارج می شوم، مامور کنترل تکت ها، تکت های زائران و توریست ها را چک کرده و اجازه می دهد تا داخل شویم.


از کنار فروشگاه کوچکی که سوغاتی های چینی می فروشد، رد می شوم تا به صحن معبد می رسم. نسیم خنکی به صورتم می وزد و با خود زمزمه می کنم: «بلندی ها، هوای تازه دارد». ساعت ۴:۳۰ بعدازظهر است و معبد به قول مسئول فروش تکت تا یک ساعت دیگر بسته می شود. فرصت کافی برای لذت بردن از هوای تازه معبد ندارم. روبرویم، مجسمه های سنگی حیوانات که نماد سال چینی هستند و مجسمه برنزی ۳۳ متری الهه رحمت کوان ین را می بینم.




مجسمه برنزی الهه رحمت در واقع دومین مجسمه ای است که در معبد کک لوک سی قرار داده می شود. مجسمه اول بر اثر بارش باران و آتش سوزی از بین رفت. ساخت مجسمه برنزی الهه رحمت کوان ین در طبقه سوم معبد اواخر سال ۲۰۰۲ پایان یافته است. یک پاویلیون نیز اطراف الهه رحمت در حال ساخت است. ستون ها و سقف پاویلیون، سراسر نقاشی و حکاکی است و آدم دلش می خواهد ساعت ها به نقاشی های روی ستون ها و سقف ها خیره شود. زمانی که روبروی مجسمه کوان ین ایستاده بودم، فروریختن صلصال و شمامه پیش چشمم آمدند. صلصال با ۵۳ متر ارتفاع و شمامه با ۳۵ متر ارتفاع در بامیان پس از ۱۴۰۰ سال زندگی در ۱۱ مارچ ۲۰۰۱ توسط طالبان به رگبار بسته شدند. در تصوراتم شمامه را دیدم که به صلصال می گوید: صلصال جان، بیا که بوریم به پیننگ/ سیل گل و کوان ین! ما در کنار او از هجوم طالبان، در امان خواهیم بود. اما صلصال می گوید: مه تا آخرین لحظه، همین جا می مانم! صلصال و شمامه فرو می ریزند. یاد حرف کلی گروییر خبرنگار بی بی سی می افتم که نوشته بود: «اگر می خواهید ملتی را به خوبی بشناسید باید مجسمه هایی را که برافراشته اند کنار بگذارید و مجسمه هایی را بررسی کنید که پایین کشیده اند».